محمد برقی
اه اه تا حالا شده بری مهمونی بعد موقع احوالپرسی و دست دادن 2 نفر با هم
دستشون و بیارن جلو واسه روبوسی یعنی پیدا کردن دو راهی های سخت زندگی بهتر
اون لحظست که باید دست مبارک و بدی یکیشون !
شما یادتون نمیاد آسیاب بشین میشینم ، آسیاب پاشو پامیشم آسیاب بچرخ میچرخم ،
آسیاب پاشو ،پا نمیشم جوون ننه جون ، پا نمیشم جونه قفل چمدون پامیشم … آسیاب
تند ترش کن ، تندتر تندترش کن !
ماکه یه دلارم نداریم بخوایم غصه شو بخوریم مشکل من تن ماهیه که از 1800 شد
4000 تومن! تن ماهیم وارد میکنن مگه؟!
خدا دو گوش داد یه زبون که یکی بگی دوتا بشنوی البته برای مواقع ضروری 2تا
دست و 2تا پا هم داده که اگه طرف خفه نشد انقد بزنی تا جونش در بیاد … والا !
سقف آرزوهای ما کف آرزوهای دیگری است دنیا به طور ناجوانمردانه ای آپارتمان
است !
راستی اگه 2012 دنیا تموم میشه پس چرا pes 2013 اومده ؟
بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم دبستان خوردم وقتی که فهمیدم جایزه هارو
مامانم میخریده میداده به معلما!
یه سری لذتها هم مختص ایرانه مثلا یه پول پارهپوره رو یجوری به یه
رانندهای ، بقالی… بدی ازش خلاص شی. آدم احساس پیروزی میکنه !
بلند باش لاغر باش ، کوتاه باش ! چاق باش …. کچل باش ؛ بی سواد باش ! پرفسور
باش ، اما تو رو خدا بی شعور نباش …. شعور داشته باش ! شعور محبت دیدن … شعور
محبت کردن … !!!
یکی از سخت ترین بازه های زندگی : اینه که تصادفاً با یه آشنا بشینی تو
تاکسی!! هی منتظر می مونی ببینی که اون کرایه ی تورو هم حساب میکنه یا خودت
باید دست به جیب شی !
داییم از سر کار اومده جورابشو در آورده بو کرده میگه :نه خیلی بوش تند نیست
، فردا هم میپوشمشو هیچی دیگه گذاش تو کمدش! اس ام اس اصلا پاکیزگی درحد دونگ
هی!!
اعتماد کردن به بعضیا تو این دنیا مثل فتح کردن قله اوِرِست با دمپایی ابری
میمونه !
العان از یه سوئدی بپرسی تورم یعنی چی؟ مثله گاو نگات میکنه. سطح اطلاعاتتون
رو دست کم نگیرین بابا !
طرف قد 2 متر و نیم، وزن 140، بازوش دور کمر من، فاقد هرگونه چربی تو
تلویزیون اومده می گه توصیه من به جوونا اینه که از مکمل ها استفاده نکنند
خودِ لامصبت آخه با نون و پنیر اینجوری شدی؟
از مارمولک له شده زشت تر، پسربچه تو سن بلوغه. اصلا مثل کوبیسم می مونه،
هیچیش به هیچیش نمیاد
زندگی همیشه در جریانه ولی ما رو در جریان نمی ذاره!
جای خالیش را نه کتاب پر می کند، نه قهوه، نه حتی سیگار، من دلم آی فون 5 می
خواهد.
یه سوال ذهن منو مشغول کرده چرا شلوار سفید می پوشی خاکی میشه رنگش سیاهه؟
ولی وقتی شلوار مشکی می پوشی خاکی میشه رنگش سفیده؟
یکی می ره به شیرینی فروشه می گه این شیرینی کشمشیا چرا توش کشمش نیست؟ یارو
میگه شما شیرینی ناپلئونی می خرین لای هر کدومش ناپلئونه؟
کاش یکی بود که توی کوچه ها داد می زد: خاطره خشکیه، خاطره خشکیه اونوقت همه
خاطراتتو،همونایی که ارزش گرفتن دمپاییِ پاره هم ندارن می ریختم تو کیسه و می
دادم بهش و می رفت ردِ کارش
اونقدری که من بالش زیر سرمو تا صبح می چرخونم، اگه به جاش توربین بود می
تونستم برق کل روستاها رو تامین کنم!
یکی از بزرگترین لذت های دوران کودکیم این بود که دستمو تا آرنج بکنم تو کیسه
برنج! آی حال می داد.
اینایی که با یه جمله مسیر زندگیشون عوض میشه، فرمون زندگیشون هیدرولیکه فک
کنم
«شام چی درست کنم؟» اولین جمله مامانم در حین جمع کردن سفره ناهار
بابابزرگم لپ تاپم رو دیده می گه چندتا قُوّه می خوره؟!
همه نیمه گمشده و مکمل شونو پیدا کردن ،ما هنوزمتمم مون روهم ندیدیم! به 30
درجه هم راضی شدیم دیگه! نبود؟ یه 10 درجه ... !؟
پسورد وایرلسمو دو روزه عوض کردم کلا محبوبیتمو تو همسایه ها از دست دادم!
یکی یکی سرد و سردتر می شن. نگرانم دسته جمعی یه حرکتی بزنن. امروز یکیشون
بلند به اون یکی می گفت نامرد نذاشت فیلممو کامل دانلود کنم!
تو صف نون بودم دیدم دوتا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث می کردن. اولی:
برو بابا! دومی: به من نگو بابا به من بگو عمو، وقتی می گی بابا من نسبت بهت
احساس مسئولیت پیدا می کنم!
فکر کنم دارم بابا می شم ... الان چند شبه بیدار می شم کولرو خاموش می کنم!
هر وقت احساس کردی خیلی بالایی چند تا نارگیل واسه من و بچه ها بنداز پایین!
یه زمانی وقتی به رفیقت فحش ناموس می دادی حکم مرگتو امضا می کردی، الان
میزان صمیمیت و رفاقتتو نشون می دی.
ضربه روحی که یخچال خالی به من وارد می کنه، عشق دوران جوونیم نتونست وارد
کنه.
تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد مرغ است.
یک بنده خدایی می گفت: حالا درسته ما قصد ازدواج نداریم ولی خب آخه یه
خواستگار نباید بیاد برامون؟
یه بار یه دویستی دادم به گدائه، گدائه گفت: خدای نکره یه وقت لازمت نشه؟!
یارو دو دقیقه پیش زنگ زده خونه به جای اینکه من بگم شما، اون میگه شما؟ منم
گفتم ببخشید اشتباه برداشتم!
یه روز رفتم شلوار بخرم فروشنده یه شلوار آورد خوب نبود. گفتم این خیلی خزه،
مگه اسکلم اینو بپوشم؟ فروشنده از پشت پیشخون اومد اینور دیدم همون شلوار پای
خودشه!
بزرگترین مقامی که تا امروز بهش رسیدم وقتی بود که دبستان می رفتم و مامور
آبخوری شدم.
آیا می دونین اولین کسی که عبارت «مردا همه مثل همن» رو به کار برد، یه زن
چینی بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟
اگه قراره با دمپایی ابریِ خیس تو دهنِ کسی زده بشه، اون کسی نباید باشه جز
پسری که با صدای بچگونه حرف می زنه!
پسرخالم کلاس دوم تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود: آیا می دانید رود
هیرمند به کدام دریا می ریزد؟ اینم نوشته بود: بله می دانم! معلم خوشش اومده
بود نمره کامل داده بود.
به کافه چی گفتم همان همیشگی ... گفت زر نزن، مثل آدم بگو چی می خوری!
پسرا هجده ماه میرن خدمت، اندازه 18 سال خاطره تعریف می کنن! لامصبا همشونم
قهرمان پادگان بودن.
خیلی پیش اومد خودمو به سرماخوردگی زدم که مدرسه نرم ... اما من هنوز موندم
اون دکتری که منو معاینه می کرد و می گفت: مریضی و چند جور قرص و دوا می نوشت
تا خوب بشم، مدرکشو از کجا گرفته بود!
آخه من نمی دونم این W چیه تو لغات این دهه هفتادیا و هشتادیا ... می نویسن
…ba W she, a Wre, ba Wba کی مدرسه ها باز میشه راحت شیم
معلوم نیست این درس عبرت چند واحده، لامصب تموم نمیشه
از کلید محترم «پ» در کیبورد می خواهیم یه جارو مشخص کنه واسه خودش و همیشه
همونجا بتمرگه که تو هر کامپیوتری جاش عوض نشه
ولی خداییش بیاییم ظاهربین نباشیم. بعضیا ممکنه در ظاهر بی شعور به نظر بیان
اما وقتی باشون می گردیم و بیشتر می شناسیمشون می بینیم که باطنن هم بی
شعورن!
وقتی پشت آیفون می پرسیه «کیه؟» 95 درصد مردم میگن «باز کن»، 5 درصد
باقیمونده هم میگن «منم»
یکی از اشتباهاتمون اینه که گاهی کسایی رو تو زندگیمون راه می دیم که تو
طویله راهشون نمی دن